در قدیم الایام زمانیکه شهر تا این حد وسعت نیافته بود
اطرافیان به شهر نیامده بودند، خانه ها هنوز به سیستم سابق بود، هر فامیل متشکل از
یک تعداد عظیم از افراد بود که فقط سرپرستی شانرا یکی از آنها که معمولاً پدر خانه
بود به عهده داشت. پدر مکلف بود صبح ها به وظیفه برود و عصر ها با دستهای پر به
خانه برگردد. دیگران در خانه مینشستند یا خانه داری میکردند یا هم مهمانداری یا به
مهمانی میرفتند. دل ها از هر کینه و کدورت عاری بود. محبت و احترام و روابط در قدم
نخست قرار داشت. همه گی تحت یک نظام مختص به فامیل خود زندگی میکردند در آن نظام
شعاری وجود داشت که (هر کس نان دهد فرمان دهد) و آنهای که نان خور بودند فرد نان
آور را واجب الاحترام میپنداشتند.
در آن زمان مسئولیت فامیل ها برمیگشت به مرد بزرگ خانه و
خانم مسئولیت خانه داری و تربیه فرزندان را به عهده داشت. اما اکنون که عقربه های
ساعت خلاف هم میچرخند همه چیز متحول شده اما به شکل منفی آن، جمیعت شهر بزرگ شده،
خانواده ها مجبور هستند چندین فرد بخاطر فراهم کردن غذا به بیرون بفرستند یا خلاصه
بگویم در یک خانه چندین نفر باید وظیفه داشته باشد و وظایف به مرد یا زن بستگی
ندارد همه در کنار هم اشتغال وظیفه می نمایند و این رقم بالای از خانم ها را نیز
شامل شده است. اما دیگر برعلاوه آنکه نان دهنده فرمان نمیدهد، احترامی که به نان
آور مرد خانه وجود داشت به خانم خانه وجود ندارد.
مرد خانه صبح ها وقتر از همه بیدار میشد و قانون طوری بود
که چون وی بیدار است باید همه از بستر های گرم خود برخیزند، به سفره صبحانه حاضر
شوند. مرد وقتی وظیفه میرفت الی شامگاه که به خانه برمیگشت هیچ کس نمیدانست که وی
برعلاوه کار رسمی چه کاری در بیرون انجام داده ممکن با دوست های خود با صدای بلند
خندیده باشد یک نان خوب اماده شده را صرف کرده باشد هر روز به یک دو آرزو خود
رسیده است. اما زمانیکه شامگاه به خانه میرسید خانه فضای سرد میداشت مبدا که کسی
چیزی بگوید که خلاف میل اش باشد درین صورت خانه دگرگون شده و چند نفر زیر ضرب و
شتم قرار میگرفت اگر هم چنین نمیبود یک پیشانی پر از چین اش برای همه کفایت میکرد.
حال که خانم باید وظیفه برود آن هم از دست روزگار از فرط
مجبوریت پس باید صبح ها به تنهایی صبحانه بخورد، لباس های که روز قبل پوشیده بود
را دوباره به تن کرده به وظیفه برود در محیط کاری صد چهره خوش یا ناخوش را تحمل
کرده به شدت کار کند وقتی هم خانه برگشت باید خوش و سرحال باشد، کارهای خانه را
مرتباً انجام دهد، وی هرگز اجازه ندارد که کمی از صداهای خسته خود را بلند کند اگر
هم روزی بلند شد مهم نیست در فامیل چند نفری وجود دارد دیگر همه ازش متنفر هستند.
ضمن اینکه واجب الاحترام پنداشته نمیشود شعار (هرآنکس نان دهد فرمان دهد) نیز برای
او گفته نمیشود.